پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
17 تير 1398 - 18:47

جمهوری اسلامی چگونه هم مقتدر و هم مظلوم است؟

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر رئیس و جمعی از کارکنان قوه قضائیه (۵ تیرماه ۹۸) در بخشی از بیاناتشان به موضوع اقتدار توأم با مظلومیت نظام و ملت اشاره‌کرده و فرمودند: «ما مورد ظلم هستیم، مظلومیم، امّا ضعیف نیستیم؛ ما مقتدریم.
نویسنده :
رضا عارفخوانی
کد خبر : 3396

پایگاه رهنما :

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر رئیس و جمعی از کارکنان قوه قضائیه (۵ تیرماه ۹۸) در بخشی از بیاناتشان به موضوع اقتدار توأم با مظلومیت نظام و ملت اشاره‌کرده و فرمودند: «ما مورد ظلم هستیم، مظلومیم، امّا ضعیف نیستیم؛ ما مقتدریم. بخش اصلی و مهم قوّت ملّت ایران به خاطر اعتقاد به حمایت الهی است؛ قالَ لا تَخافا «اِنَّنی مَعَکُما اَسمَعُ وَ اَرى؛ (سوره طه، آیه ۴۶) خدای متعال با ما است، دارد کمک می‌کند؛ نشانه‌اش هم همین چهل سالی است که این‌همه علیه ما توطئه کرده‌اند، این‌همه فشار آورده‌اند، جنگ راه انداخته‌اند، فتنه راه انداخته‌اند، نفوذ درست کرده‌اند، عوامل تروریستی را به جان مردم انداخته‌اند، هزار کار زشت و خیانت‌آمیز با این ملّت انجام داده‌اند، این ملّت مثل کوه ایستاد و روزبه‌روز هم استوارتر شد؛ امروز هم از ده سال پیش، بیست سال پیش قوی‌تر، قدرتمندتر و استوارتر است.»

مفهوم «مقتدر مظلوم» تاکنون چندین بار از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی بکار رفته و مفهومی ریشه‌دار است. شهریور سال ۱۳۹۳ ایشان در این مورد فرموده‌اند: «نظام جمهورى اسلامى با حملات گوناگون سیاسى، اقتصادى، نظامى، امنیتى از بین نمی‌رود بلکه روزبه‌روز هم قوى‌تر می‌شود؛ تا امروز که نظام جمهورى اسلامى نظامى است به معناى واقعى کلمه مقتدر. البته نظام اسلامى، هم مقتدر است، هم مظلوم است. این اقتدار نظام، منافاتى ندارد با مظلومیت؛ مثل امیرالمؤمنین: حاکم مقتدرِ نظام اسلامى در زمان خود، اما درعین‌حال مظلوم‌ترین مظلومان؛ نظام جمهورى اسلامى هم همین‌جور است.» عمر این مفهوم در منظومه فکری رهبر انقلاب به اوایل دهه ۷۰ بازمی‌گردد. ایشان در سال ۱۳۷۲ به این مفهوم اشاره‌کرده و می‌فرمایند: «ملت ایران امروز در دنیا غریب و مظلوم است. غریب بودن و مظلوم بودن، به معنای ضعیف بودن نیست.»

این مفهوم ظاهری متناقض دارد. از سویی نشانگر قدرت و قوت است و از سویی دیگر بیانگر مظلومیت و بازتاب‌دهنده جفا به آن. نگاهی به چهار دهه عمر جمهوری اسلامی ایران نشان می‌دهد، این نظام طی این مدت به‌طور هم‌زمان واجد هر دو ویژگی مذکور بوده است.
هشت سال جنگ تحمیلی رژیم صدام علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی یکی از مصادیق بارز این اقتدار توأم با مظلومیت است. این جنگ در حالی رخ داد که کمتر از دو سال از عمر پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذشت و کشور با بحران‌های متعدد داخلی روبه‌رو بود و نهاد‌های تازه تأسیس کشور هنوز قوام نیافته و ارتش به‌عنوان نیروی نظامی و بازدارنده نیز در وضعیت نابسامانی به سر می‌برد. رژیم صدام با چراغ سبز آمریکا و پشتیبانی بیش از ۴۰ کشور به ایران تجاوز کرد و به خیال خود گمان می‌کرد در کمتر از یک هفته کار جمهوری اسلامی را تمام خواهد کرد. جنگ تحمیلی هشت سال به طول انجامید. صدام از حمایت گسترده مالی شیوخ مرتجع عرب و حمایت تسلیحاتی، اطلاعاتی و سیاسی قدرت‌های بزرگ دنیا برخوردار بود و در این‌سوی میدان ایران در خرید و واردکردن سیم‌خاردار هم مشکل داشت و با مانع روبرو بود. وقتی کار برای صدام سخت شد به استفاده از سلاح شیمیایی هم‌روی آورد؛ سلاحی کشتارجمعی و ممنوعه که با کمک برخی کشور‌های اروپایی ساخته‌شده بود و قربانیان زیادی حتی از غیرنظامیان ایران گرفت. مجامع بین‌المللی در برابر این تجاوز و جنایت سکوت کرده و در مواضع خود حتی جانب رژیم صدام را هم می‌گرفتند که این رویکرد در قطعنامه‌های آنان درباره جنگ قابل‌مشاهده است. ازاین‌رو هشت سال جنگ تحمیلی را می‌توان اصلی‌ترین نمود و شاخص اقتدار توأم با مظلومیت نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران دانست که در اوج مظلومیت مقابل همه جهان ایستاده و اجازه اشغال حتی یک وجب از خاک خود را نداد؛ موضعی که در جنگ‌های دو قرن گذشته با ایران، سابقه نداشته است.

پیشرفت‌های کشور در حوزه‌های مختلف –بخصوص علمی و صنایع دفاعی- یکی دیگر از نمود‌های اقتدار و مظلومیت جمهوری اسلامی ایران است. ایران طی این چهار دهه همواره تحت تحریم‌های مختلف بوده و از فرصت‌ها و امکانات سایر کشور‌ها برای خرید‌های نظامی محروم بوده است. در عرصه علمی نیز همین موانع به اشکال دیگر وجود داشته و برای نمونه دانشجویان ایرانی در غرب قادر به تحصیل در هر رشته‌ای نیستند و برخی از آن‌ها حتی از دانشگاه‌های خود اخراج هم شده‌اند. این بعد مظلومیت جمهوری اسلامی در این عرصه است، اما ایران اکنون در زمینه علمی و صنایع نظامی علی‌رغم همه مشکلات و موانع، حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد و حتی در برخی زمینه‌ها در سطح کشور‌های نخست جهانی است.

در عرصه سیاست داخلی از فتنه ۸۸ می‌توان به‌عنوان نمودی دیگر از اقتدار و مظلومیت توأمان یادکرد. یک دهه پیش در انتخابات ریاست جمهوری، بیش از ۴۰ میلیون نفر شرکت کردند و حماسه‌ای بزرگ آفریدند؛ اما عده‌ای قانون‌شکن، به رأی ملت تمکین نکرده و با ادعای تقلب، فتنه‌ای بزرگ را کلید زدند که موجب وارد آمدن خسارت‌های مختلف و گسترده‌ای به منافع ملی شد. این فتنه با صبر و شکیبایی نظام و ملت، ماه‌ها به طول انجامید و درنهایت با حماسه ۹ دی، طومار فتنه گران در هم پیچید. سران فتنه و برخی از سیاسیون حامی آن‌ها مرتکب گناهی بزرگ و نابخشودنی شده بودند، اما نظام با آن‌ها با رأفت برخورد کرد. آن فتنه که پیچیده و مخرب که دست بیگانگان نیز در آن هویدا بود، می‌توانست باعث براندازی هر نظامی شود، اما اقتدار جمهوری اسلامی مانع از رسیدن فتنه گران به هدف خود شد. امروز باگذشت یک دهه از آن واقعه، فتنه گران بجای پوزش و شرمندگی، با جسارت در میدان سیاست و رسانه حضور دارند و نقش طلبکار را بازی می‌کنند! این سوءاستفاده از رأفت نظام، بیانگر مظلومیت آن است. این‌ها تنها چند نمونه از مصادیق اقتدار توأم با مظلومیت نظام بود و این فهرست مملو از چنین مواردی است. جمهوری اسلامی و ملت ایران در گام دوم انقلاب نیز بااقتدار پیش خواهد رفت و البته شرایط جهانی به شکلی است که حداقل طی سال‌های پیش رو، مظلومیت نظام نیز همچنان ادامه خواهد داشت.

ارسال نظرات